خاطرات روز تولد امیر حسینم
پنجشنبه 23 مرداد ماه هزار و سیصید و نود و سه مصادف با هفدهم شوال هزار و چهارصد و سی و شش و 14 آگوست دو هزار و چهار ده میلادی. با توجه به این که شب قبل از عمل سزارین فقط 45 دقیقه خوابیده بودم. روز پنجشنبه ساعت 5 صبح بیدار شدم وضو گرفتم نماز خوندم دعای عهد خوندم و پسرمو سپردم به امام زمان (عج). یکم خونه رو مرتب کردم. البته از سه روز قبل کاملا خونه تکونی کردم و همه جا رو برق انداخته بودم. صبحانه بابا سعید و مامان و آجی مژگان رو آماده کردم. خودم نباید چیزی میخوردم. و بالاخره راه افتادیم به سمت بیمارستان. قبل از بیرون اومدن از خونه از همسایه مون(عمه خانم) طبق دستور و سفارش خودش خداحافظی کردم و اون بنده خدا هم از زیر قرآن ردم کرد. دای...
نویسنده :
مریم
10:14